واکنش شبکه آی‌فیلم به حذف برخی از سکانس‌های سریال بزنگاه برنامه برمودا میزبان مریم شیرزاد، دوبلور «اوشین» می‌شود + زمان پخش فیلم‌های جدید در صف اکران نوروز ۱۴۰۴ علت توقف فیلم‌برداری «جودی» چه بود؟ کامران نجف‌زاده مجری برنامه «نسیم ۴۰۴» شد فیلم کوتاه راعون در جشنواره JIFF نپال ۲۰۲۵ آهنگ‌هایی که سال ۱۴۰۳ خیلی شنیده شد انتشار کتاب انجیر‌های نقره‌ای | داستان‌هایی درباره زندگی علما یادی از «احمد فخر صباحی»، کارگردان و برنامه‌ساز مشهدی رادیو و تلویزیون انتشار نمایشنامه خوش‌دلان اثر سعید پورصمیمی پیچک های هرز | درنگی بر سریال «فریبا» و پایان بندی قابل انتظارش نمایشگاه گروهی عکس «سرشت» در نگارخانه آسمان مشهد | عکس‌های امروز از کهن‌الگو‌های دیروز آموزش داستان نویسی | تداوم حافظه (بخش اول) ماجرای انتشار غیرقانونی سریال تاسیان تیزر سفیدبرفی منتشر شد + فیلم قسمت دوم ببعی قهرمان ساخته می‌شود صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
سرخط خبرها

پیچک های هرز | درنگی بر سریال «فریبا» و پایان بندی قابل انتظارش

  • کد خبر: ۳۲۰۸۰۰
  • ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۴
پیچک های هرز | درنگی بر سریال «فریبا» و پایان بندی قابل انتظارش
سریال «فریبا» که آخرین ساخته محمود معظمی برای رسانه ملی محسوب می‌شود، سوژه فعالان فضای مجازی را به عنوان محور فیلم نامه خود انتخاب کرده بود.
محمد عنبرسوز
خبرنگار محمد عنبرسوز

به گزارش شهرآرانیوز؛ قبل از شروع سریال‌های مناسبتی ماه مبارک رمضان، آنتن شبکه سوم سیما در بهترین ساعتش، به سریال محمود معظمی اختصاص یافته بود؛ اثری که تلاش کرد از کلیشه‌های جاری سریال سازی در رسانه ملی طی سال‌های اخیر (آثاری استراتژیک و سیاسی یا ملودرام‌های خانوادگی) خلاص شود و به یک سوژه اجتماعی روز بپردازد؛ اما در نهایت، به دام همان نگاه فرمایشی و تکراری افتاد.

قصه کاربردی

سریال «فریبا» که آخرین ساخته محمود معظمی برای رسانه ملی محسوب می‌شود، سوژه فعالان فضای مجازی را به عنوان محور فیلم نامه خود انتخاب کرده بود و در نخستین قسمت هایش، به نظر می‌رسید که می‌تواند، به جای فرو رفتن به قالب یک بیانیه رسمی از جانب رسانه رسمی کشور، در قامت درامی جامعه شناسانه و پرظرافت قد علم کند.

این سریال، بر مدار زندگی یک فعال اینستاگرامی به همین نام طراحی شده بود که در قسمت‌های ابتدایی «فریبا»، در اوج شهرت و ثروت قرار دارد؛ اما در لایه‌های پنهان زندگی او، اتفاقاتی در جریان است که چهره دیگری از آن صورت خندان و پرنشاط منعکس شده در شبکه‌های اجتماعی را تصویر می‌کند. این سریال همچنین تلاش می‌کرد تا به پشت پرده پول‌های هنگفت و مناسبات غیراخلاقی حاکم بر زندگی فعالان فضای مجازی نیز سرک بکشد که همین موضوع به اولین و احتمالا مهم‌ترین پاشنه آشیل مجموعه تبدیل شد.

آنچه نمی‌توان گفت

تقریبا همه مردم ایران به خوبی می‌دانند که تبدیل شدن به یک شاخ اینستاگرامی (آن هم بدون هیچ گونه تخصص یا ویژگی خاصی که مخاطب را جذب کند) کار ساده‌ای نیست و طبیعتا مقداری از ولنگاری باید در یک صفحه مجازی ریخته شود تا در اصطلاح محتوای آن صفحه وایرال شود. رفتار‌های خارج از عرف، نمایش عریان مصرف مواد مخدر و روابط بی چهارچوب، فحاشی، پوشش‌های زننده و...، مواردی هستند که اغلب شاخ‌های مجازی با استفاده از آن‌ها خودشان را به اکسپلور می‌رسانند.

مشکل بزرگ سریال «فریبا» دقیقا همین است که چنین مواردی، حتی در حد اشاره‌ای گذرا نیز، در رسانه ملی قابل بازنمایی نیستند. در واقع، دو سوم ابتدایی سریال محمود معظمی تلاش می‌کند تا چیزی را به تصویر بکشد که نمایشش در تلویزیون، به واسطه طیف گسترده مخاطبانش و تماشای سریال‌های شبانه توسط خانواده ها، مطلقا ممنوع است.

از این منظر، «فریبا» رسانه اشتباهی را انتخاب کرده و همین موضوع است که باعث می‌شود همه چیز در سریال تصنعی و شعاری به نظر برسند. شاید اگر این مجموعه در شبکه نمایش خانگی تولید و پخش می‌شد، می‌توانست به نحو باورپذیرتری، پیام خودش را به مخاطب عرضه کند؛ کاری شبیه به پیامی که در همین جشنواره فجر اخیر، توسط فیلم سینمایی «گوزن‌های اتوبان» با موفقیت به انجام رسید.

ترافیک سوژه

دیگر ایراد عمده سریال «فریبا»، بسط بی رویه خرده پیرنگ‌ها و شخصیت‌های فرعی بی رمق در برش‌های مختلف قصه بود؛ شخصیت‌های گیج و سردرگمی که هر یکی دو قسمت وارد قاب می‌شدند، چند خط شعار می‌دادند و آرام صحنه را ترک می‌کردند.

این موضوع البته ناشی از سیاست‌های کلان رسانه ملی و توجه بی منطق تلویزیون به «پر کردن آنتن» است؛ یعنی تقدم کمیت بر کیفیت. بی شک «فریبا» اگر به جای سی وپنج قسمت در حدود پانزده قسمت خلاصه می‌شد، نه این قدر کشدار می‌شد و نه مجبور بود که این حجم از موضوع‌های اجتماعی ریز و درشت را داخل یک درام محدود با بازیگران نسبتا ناشی بریزد.

 در کنار موضوع فضای مجازی و آسیب‌های آن، «فریبا» سه چهار ماجرای عاطفی را هم زمان پیش می‌برد که برخی از آن‌ها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند. به این موضوع، مواردی مثل پول شویی، قاچاق اعضای بدن، اعتیاد، طلاق عاطفی، خیانت، ازدواج در سنین سال خوردگی، اختلاف فرهنگی و طبقاتی، مسئله اشتغال جوانان و انبوهی از موضوع‌های باربط و بی ربط را هم اضافه کنید که همگی به شکلی آشفته در فیلم نامه این سریال گنجانده شده بودند.

در چنین شرایطی، طبیعی است که روایت دچار تشتت شود و قصه‌ای که با یک موضوع اجتماعی جوان پسند و به روز کار خود را آغاز کرده بود، به شکل یک اکشن جاسوسی به پایان رسید؛ در حالی که نصایح گل درشتش را فریاد می‌زد و بیننده نمی‌دانست که دقیقا باید کدام برش از اثر را به عنوان گوهر اصلی آن در نظر بگیرد.

فقر بازیگر

سریال «فریبا» هم مثل اغلب مجموعه‌های نمایشی تلویزیون ایران در سال‌های اخیر از فقر بازیگر رنج می‌برد و همین موضوع اجازه نداد که برخی سکانس‌های ملودراماتیکش به قلب مخاطب نفوذ کنند. در میان انبوه بازیگران متوسط این سریال، عملکرد فرزاد حسنی که به واسطه سابقه زیاد و هوش بالایش در برابر دوربین بسیار راحت و مسلط عمل می‌کند، نشان می‌داد که مابقی بازیگران تا چه حد در درونی کردن شخصیت هایشان ناتوان هستند. این در حالی است که خود فرزاد حسنی هم به هیچ عنوان در زمره بازیگران کاربلد سینمای ایران قرار نمی‌گیرد و بیشتر به واسطه مجری گری شهرت دارد؛ اما از همه بازیگران «فریبا» عملکرد بهتری داشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->